«خدا می خواست زنده بمانی» هفتمین کتاب از مجموعه از چشم هاست که در آن تصویر مردی را خواهی دید که لحظه به لحظه زندگی اش سودای اینگونه زندگی کردن را داشته است. “کتاب خدا میخواست زنده بمانی” روایاتی از زندگی و رشادتهای شهید علی صیاد شیرازی است. وی در بامداد 21 فروردین 1378، در حال خروج از منزل، به وسیله عوامل فرقه تروریستی مجاهدین خلق در پوشش رفتگر، به شهادت رسید.
پس مانده های زخم خورده مرصاد در صبح روز 21 فروردین 78، فاتح بزرگ فتح المبین و بیت المقدس و یکی از بزرگترین سرمایه های کشور را در تروری ناجوانمردانه آماج تیرهای کینه خود قرار دادند و قامت استوار امیر ارتش اسلام را به خاک افکندند.
شهید شجاع و ارجمند ارتش جمهوری اسلامی ایران، در 16 فروردین 1378، همزمان با عید سعید غدیرخم به درجه سرلشکری نایل آمد و چند روز بعد، با افتخار شهادت، به درجه سپهبدی ارتقا یافت. شهید صیاد شیرازی پس از دریافت درجه سرلشکری خطاب به خانواده اش می گوید: «بسیار شاد و خرسندم؛ البته نه به خاطر دریافت این درجه، بلکه به خاطر رضایتی که امید دارم امام زمان (عج) و مقام معظم رهبری از من داشته باشند. مقام، درجه و اسم و رسم در نظر من هیچ جایگاهی ندارد.»
زندگی صیاد یک زندگی است با سعی و تلاش مداوم و غوطه خوردن در سختی هایی که هر کسی نمی تواند به راحتی ازشان بیرون بیاید. زندگی ای است برای درست زندگی کردن و درست کردن زندگی. آدم هایی که دور و برش بوده اند، از خانواده و دوستاها بگیر تا سربازها و افسرها و فرمانده ها و تا چیزهای بزرگ تری مثل کنار هم گذاشتن ارتش و سپاه در زمانی که به هم اعتماد نداشتند و جنگ.
وزن | 244 گرم |
---|---|
شابک | |
نویسنده | فاطمه غفاری |
تعداد صفحات | 328 |
سال انتشار | 1397 |
نوبت چاپ | 008 |
نوع جلد | |
گروه | سایر ناشرین |
نوع محصول | کتاب |
ناشر | روایت فتح |
قطع | رقعی نرم |
مترجم | |
مناسبت |
نظرات مشتریان
بررسی ها
هنوز دیدگاهی ثبت نشده است.
نوشتن نظر مشتری